سلامتی و لاغری

برنامه هام

سلامتی و لاغری

برنامه هام

6 خرداد 1399

تقریبا یک ساله ثابت موندم

باز رفتیم هاشمی

من همچنان 121

ب 91 اینا

ببینیم چی می شه

جدیدا 22 تیرماه 1398

بزنم 121 کیلو

باید بشم 79 دیگه خیلی آوانس بدم 84

 رفتیم پیش دکتر هاشمی که مدت ها دکتر سرخیل معرفی کرده بود.به هر حال برنامه گرفتیم و از دیروز شروع کردیم.من و باران و آیدا

باران 94

آیدا 105

به من و آیدا ورزش و اینا نداد گفت زانوتون درد می گیره ولی با بدنسازی باران مخالفت نکرد.

از دیروز استارت و زدیم.

20 خرداد 1398

همش ده روز از خرداد مونده و من رسما سه ماه از امسال رو هم از دست دادم.

و 119 هستم.نباید تا آخر عمرم تو حسرت وزن کم کردن بمونم.سال هاست عدد 90 رو روی ترازو ندیدم.یعنی واقعا در این حد اراده ندارم.

سه شنبه 17 اردیبهشت 1398

دیروز سه رب پیاده روی کردم

کمتر خوردم

شماره دکتر هاشمی رو پیدا کردم

امروز به خودم قول می دم برم حموم پاکیزه قرآن و شروع کنم که مادرشوهر جان صحافی کرده خیرش به اموالش مخصوصا دخترش برسه.

به خودم قول می دم امروز هم پیاده روی کنم 

کمتر بخورم

تا آخر خرداد روی وزنه نرم

تا الان یه فنجون قهوه و سه عدد ساقه طلایی خوردم

یه کاسه ماست و خیار

حدود دوازده قاشق برنج بی روغن با خورشت قورمه سبزی

تا شب چای و خرما می خورم و ساقه طلایی و میوه

شب هم کمی نون و پنیر

یکشنبه 15 اردیبهشت 1398

من به خودم قول می دم امروز حتما شماره تلفن دکتر هاشمی دکتر تغذیه رو پیدا کنم و وقت بگیرم.

من به خودم قول می دم تا آخر خرداد حداقل روزی سه رب پیاده روی کنم.

من به خودم قول می دم آرامش بیشتری داشته باشم و با عزیرانم رفتار بهتری داشته باشم.

من به خودم قول می دم امروز برنامه ریزی بهتری داشته باشم و به موقع به کلاسم برسم و مرباها رو به ص برسونم

من به خودم قول می دم کمتر بخورم

من به خودم قول می دم هر هفته به نظم و ترتیب خونه برسم

من به خودم قول می دم ده روز یک بار سرویس ها رو بشورم

من به خودم قول می دم داروهام و به موقع استفاده کنم

من به خودم قول می دم کتاب بخونم

من به خودم قول می دم آرزوهام و دست کم نگیرم

من به خودم قول می دم توی ماه رمضان تا جایی که می تونم قرآن رو ختم کنم

من به خودم قول می دم برنامه ریزی بیشتری برای زندگیم داشته باشم